معماری اطلاعات
رضا بصیریان جهرمی
(دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه تهران)
ناظر: مهندس نادر نقشینه
چکیده:
انتظارات ونیازهای کاربران با توجه به میزان دسترسی آنها به اطلاعات به طوراساسی تغییریافته؛ واین خود سبب قطع ارتباط میان چگونگی استفاده کاربران ازوب سایتهای کتابخانه ای و چگونگی طراحی آنها شده است. دراین میان نقش معماری اطلاعات به عنوان وسیله ای جهت برنامه ریزی ، سازماندهی وتوسعه کاربرد فناوری اطلاعات بسیاربرجسته است. دراین مقاله برآنیم تا ضمن ارائه تاریخچه وتعریفی جامع از "معماری اطلاعات" ، ابعاد وجنبه های مختلف وهمچنین اصول راهبردی آن را مورد بحث وبررسی قراردهیم. به علاوه دوشیوه مطرح درمعماری اطلاعات ارائه شده ودرادامه چگونگی ایجاد یک معماری موثراطلاعات به بحث گذاشته می شود.
مقدمه:
به جرات می توان گفت که درتاریخ حیات بشر، هیچگاه به اندازه عصرحاضر- عصری که ما درآن زندگی می کنیم- ابداعات واختراعات گوناگون ثبت وضبط نشده است. انسان هزاره سوم با سرعتی وصف ناپذیربه سمت کشف مجهولات حرکت می کند؛ وبه تعبیری اگرانسان گذشته یک اختراع واکتشاف را طی نسلهای متمادی با خود همراه می دید، انسان امروزی چندین وچند اختراع و نوآوری را درعصرخود تجربه می کند.
این حقیقت انکارناپذیر، دانشمندان علوم مختلف را برآن داشت تا عصرما را " عصر انفجاراطلاعات" نام گذارند؛ نامی که می رود تا به تدریج با ظهورپدیده هایی چون " دنیای مجازی" و... دچارتغییرات اساسی گردد.
باید پذیرفت که دردنیای " دهکده گونه" ی امروزما " اطلاعات" نقش بنیادین را برعهده دارد. هیچ نهاد، سازمان،جامعه ودولتی یافت نمی شود که حتی درجزئی ترین امورخود نیزازدسترسی به " اطلاعات" بی بهره باشد. دراین میان نیازبه تعیین روش، چارچوب ومجموعه ای ازخط مشی ها جهت سازماندهی، کدگذاری و انتقال اطلاعات ضروری به نظرمی رسد؛ باید اصولی طراحی نمود که به کاربران اجازه شناخت، جستجو واستفاده ازاطلاعات را درکوتاه ترین زمان ممکن بدهد؛ امری که درچارچوب نظریات "معماری اطلاعات" تبلورمی یابد. به تعبیری می توان گفت که فناوری های جدید اطلاعاتی هنوزازگرد راه نرسیده ، کهنه می شوند وسازمان ها برای مجهزنگاه داشتن خود به آخرین فناوری ها، ناگزیربه طورمستمر هزینه های هنگفتی متحمل می شوند تا بتوانند نیازهای مخاطبشان را پاسخگوباشند.
این مقاله به بررسی نقش وجایگاه معماری اطلاعات درعصرحاضرمی پردازد. ارائه تاریخچه تکامل معماری اطلاعات، اصول مطرح درآن وچگونگی ایجاد یک معماری موثراطلاعات ازدیگرمباحثی است که به آنها خواهیم پرداخت. درادامه به شیوه های مطرح درمعماری اطلاعات وگروههای دخیل درطراحی و اشاعه معماری اطلاعات نیزاشاره خواهیم نمود.
تاریخچه:
اصطلاح " معماری اطلاعات" برای نخستین بار درسال 1975 توسط Richard Saul Wurman مطرح گردید. وی دررشته مهندسی معماری تحصیل کرده بود اما به موضوع چگونگی جمع آوری اطلاعات، سازماندهی آنها ونمایش صورت های مختلف آن علاقمند شد. تعریفی که او از معماری اطلاعات ارائه داد چنین بود:" سازماندهی الگوها درقالب داده ها، وارائه این داده ها به صورتی واضح ودرعین حال پیچیده!"
این اصطلاح تا سال 1996 مسکوت ماند تا اینکه توسط دونفرازمحققان علوم کتابداری واطلاع رسانی به نامهای Peter Morville وLou Rosenfeld مدیران شرکت Argus Associate که دردانشکده کتابداری واطلاع رسانی دانشگاه می شی گان تدریس می کردند، مجددا مطرح گردید. این دوازاصطلاح معماری اطلاعات جهت تبیین مفهوم فعالیتی که برای ساختارمند کردن وب سایت ها واینترانت ها مورد استفاده قرارمی گرفت ، بهره بردند.
درهمین سال(1996) درکنگره ایالات متحده قانونی به تصویب رسید که به قانون" کلینگر- کوهن" معروف شد. مطابق این قانون، همه وزارتخانه ها وسازمان های فدرال آمریکا ملزم شدند معماری IT خود را تنظیم نمایند. مسئولیت تدوین، اصلاح واجرای معماری IT درهرسازمان مطابق این قانون برعهده مدیرارشد اطلاعاتی(CIO) بود.
تبیین مفاهیم معماری اطلاعات:
اصطلاح" معماری اطلاعات" درسال های اخیربه عنوان واژه ای تازه درطراحی نظام های اطلاعاتی و طراحی وب راه یافته؛ اما هنوزهم متخصصین درارائه تعریفی واحدازآن مشکل دارند. Martin White معماری اطلاعات را همچون اطلاع رسانی مجموعه ای ازابزارها و روش ها می داند که توسط متخصصین درمقیاسی وسیع برای حل مشکلات مدیریت اطلاعات استفاده می شود. Iain Barker درتعریف معماری اطلاعات می گوید:" معماری اطلاعات اصطلاحی است جهت توصیف ساختاریک سیستم؛ یعنی شیوه ای که درآن اطلاعات سازماندهی، کدگذاری ومنتقل می شوند." دراین تعریف معماری اطلاعات به مثابه یک سیستم فرض شده که دارای ورودی و خروجی هایی است، با سیستم های دیگردرتعامل است وهدف خاصی را دنبال می کند. D.Grant Campell درتشریح این اصطلاح می گوید:" معماری اطلاعات شباهت بسیارکمی با موضوعات دارای رویکرد ذهنی دارد، وبیشترشبیه به رویکردهای فلسفی مثل پدیده شناسی وساختارگرایی است." قانون کلینگر- کوهن تصریح می دارد که معماری اطلاعات چارچوبی یکپارچه برای ارتقاء یا نگهداری فناوری موجود وکسب فناوری اطلاعاتی جدید جهت نیل به اهداف راهبردی سازمان و مدیریت منابع آن فراهم می نماید.
هرتعریفی را که ازمعماری اطلاعات ارائه کنیم، باید بپذیریم که رویکرد معماری دربرنامه ریزی و توسعه فناوری اطلاعات دریک سازمان، نهاد ویا دولت نقشی اساسی دارد. می توان چنین گفت که معماری اطلاعات قادراست با سازماندهی اصولی اطلاعات به کاربران اجازه شناخت، جستجو واستفاده ازاطلاعات را بدهد.
درحقیقت همان طورکه معماری یک ساختمان دربرگیرنده زیرساخت های اساسی برای پی ریزی بنا است، معماری اطلاعات نیزبرای سازماندهی، دسترس پذیری وهمچنین درک و شناخت اطلاعات نیاز به تدوین زیرساخت دارد. به بیانی ساده، کارمعماری اطلاعات، فهم پذیرنمودن اطلاعات است.
امروزه لفظ معماری اطلاعات اغلب به امرسازماندهی اطلاعات درتارجهانگستر(www) اطلاق می شود.
Gillian Davis خاطرنشان می سازد که علیرغم اینکه Morville وRosenfeld هردو کتابداربودند اما هیچگاه به این موضوع نیندیشیدند که کتابداران می توانند بهترین قشردرامرمعماری اطلاعات باشند.
می توان به نوعی چنین ادعا نمود که پیش داشته ها و آموزش های ارائه شده دردوره کارشناسی کتابداری نیست که شما را برای انجام کارآماده می سازد، بلکه آنچه سبب پیشرفت تان دراین حرفه می گردد، نوع رویکرد ونگرش شما، توانایی تان جهت ابداع ونوآوری، وعلاقه شما جهت استفاده ازمهارتهایتان درمسیرهای جدید است: کتابداران دارای افقهای دید وسیع ( که اخیرا Cybrarians نام گرفته اند ) دریافته اند که قادرند مهارت ها و تخصص هایشان را درزمینه های جدیدی که با دسترسی به منابع اطلاعاتی چاپی کاملا متفاوت است( نگرش سنتی)، بکاربرند. با چنین نگرشی کتابداری به رشته ای تبدیل می گردد که درپی کسب مهارت درزمینه معماری اطلاعات خواهد بود.
امروزه اغلب مهارتهای معماری اطلاعات نیازمند مهارت بالای تکنولوژیکی است و کتابدارانی که از مدارس ودانشکده های جدید کتابداری واطلاع رسانی فارغ التحصیل می گردند بایستی توانایی بالایی درکار با اینترنت ، طراحی پایگاههای اطلاعاتی وHTML داشته باشند.
معماری اطلاعات و وب:
دردنیای معاصر،" وب" به یکی ازکارآمدترین ابزارهای جستجو و دسترسی کاربران به اطلاعات در کتابخانه های دانشگاهی تبدیل گشته است. پذیرش سریع فناوریهای مربوط به " وب" مدیون حضورهمه جانبه مرورگران وب است. همزمان با رشد چشمگیرو گسترده دامنه خدمات قابل دسترسی ازطریق وب سایت ها درکتابخانه ها (به ویژه کتابخانه های دانشگاهی) ، نیازبه میانجی های طراحی شده" کاربر- مدار" به منظور پشتیبانی ازجستجوی اطلاعات کاربران ودسترسی به نیازهای اطلاعاتی شان بیش ازپیش احساس می گردد؛ علاوه براین زیربناهای فنی وب سایت ها بایستی به صورتی منطقی با فعالیت کاربران انطباق یافته باشد.
کتابخانه ها وظیفه دارند قدرت فزاینده سیستم های اطلاعاتی ساختارمند را که مدتها به عنوان جزئی از کتابخانه ها مطرح بوده اند ، مهارکرده واین سیستم ها را درکانال های جدیدی که تامین کننده نیازها و اهداف کاربران باشد، به کاربرند. قسمتی ازاین چالش به وسیله توسعه سیستم های جدید واستانداردهای فنی پاسخ داده می شود، اما اینها بخش کوچکی ازمساله هستند. بخش مهم وعمده این مساله مربوط به ایجاد و راه اندازی وب سایت ها به عنوان ابزاری توانمند برای امروزی کردن سیستم هایی است که مفاهیم وخدمات موجود را جهت انطباق با نیازها وانتظارات کاربران پشتیبانی می کند. مطرح شدن مفهوم " معماری اطلاعات" سازوکارهای سیستم را ازنقطه نظرکاربرتوصیف می کند اما به اعتقادBrake وMaloney مکانیسمی جهت یکپارچه سازی مفهومی کارکردها ومضامین موجود یا شکل دهی سازوکارهای لازم به منظورامروزی کردن وهماهنگ ساختن معماری سیستم جاری با سیستم جدید ارائه نمی دهد.
Wodtke معتقداست:" کارمعماری اطلاعات آن است که خط مشی معینی ارائه نماید تا آنکه بدانیم چگونه وب سایت ها را سازماندهی نماییم تا نیازکاربران به بهترین وجه ممکن تامین گردد."
باید به این نکته توجه داشت که معماری اطلاعات مترادف با طراحی وب سایت نیست، اما پایه ای مفهومی ازآنچه امرطراحی برآن استوارگردیده را شامل می شود. درواقع ، " طراحی وب سایت" به منظورارتقاء سطح معماری اطلاعات، ابزاروامکانات خود را( ازقبیل قابلیت های گرافیکی ونمایشی) برای همگونی با نیازهای کاربران دراختیارمعماری اطلاعات قرارمی دهد.
بدیهی است وب سایت های کتابخانه ای باید دستخوش تغییرات اساسی گردند تا اینکه به نیازهای کاربران پاسخ مناسب دهند. به دلیل آنکه این وب سایت ها با وب سایت های معمولی تقریبا مشابه به نظرمی رسند، باید تدبیری اتخاذ نمود که رویکردهای معماری اطلاعات بتواند به شایسته ترین وجه ممکن پاسخگوی این نیازها باشد.
پیش فرضی نانوشته وجود دارد که تصریح می دارد اطلاعات به وسیله منابع خارج ازمحیط کتابخانه هم توسط معماران اطلاعات تهیه می شود. معماری اطلاعات اصولی را پیشنهاد می نماید که وضعیت های مختلف کاربررا از زمان دسترسی نخست وی به وب سایت تا هنگام تکمیل شدن وپایان یافتن جستجو در برمی گیرد.
اصول راهبردی معماری اطلاعات:
1- بهینه سازی بودجه سازمانی از طریق برنامه ریزی و هماهنگی منابع مدیریت اطلاعات بین برنامه ها، بخش ها و ادارات مختلف؛
2- تسهیل تصمیم گیری مناسب ازطریق تامین اطلاعات کارآمد؛
3- پاسخگویی سریع به نیازهای اطلاعاتی از طریق ساماندهی پایگاهها و سیستم های اطلاعاتی با هدف تامین حداکثردسترس پذیری، تغییر و ارائه گزارش؛
4- حل مسائل سازمانی با راه حلهای سازمانی ازطریق یه حداقل رساندن افزونگی و دوباره کاریهای اطلاعاتی ؛
5- بهینه سازی سرمایه گذاری سازمانی درIT ازطریق تدوین برنامه ها و معماری جامع فناوری اطلاعات
6- مدیریت صحیح و کارآمد پروژه های فناوری اطلاعات؛
7- پاسخگویی به شرایط درحال تغییر.
چگونگی ایجاد یک معماری اطلاعات موثر:
Rosenfeld وMorville درمقاله ای تحت عنوان" معماری اطلاعات برای تارجهانگستر" هدف ازمعماری اطلاعات را چنین تبیین نمودند:
1- تلفیق طرحهای سازماندهی، کدگذاری وانتقال اطلاعات ازطریق سیستم های اطلاعاتی
2- طراحی ساختاری فضاهای اطلاعاتی به منظورتسهیل جستجو ودسترسی مستقیم به مدرک
3- دانش وهنرطراحی ورده بندی وب سایت ها واینترانت ها جهت یاری رساندن به افراد برای یافتن اطلاعات مورد نیاز
4- تعیین روش ومجموعه ای ازخط مشی ها با تاکید برطراحی ومعماری اصول فوق با توجه به چشم انداز دیجیتالی شدن
رایج ترین مساله مرتبط با معماری اطلاعات، ساختارسازمانی تقلیدی درآن هاست. با وجودآنکه ممکن است این موضوع طبیعی به نظربرسد، اما افراد به هنگام یافتن اطلاعات مورد نیازشان واستفاده از این سیستم ها (حتی اینترانت) به ساختارسازمانی آنها توجه نمی کنند.
برای ایجاد یک معماری اطلاعات موثرباید مولفه هایی چون زمینه اطلاعات و محیط اطلاعاتی، محتوای اطلاعات ، ونیازهای مختلف افرادی را که به جستجوی اطلاعات می پردازند، به خوبی شناخت. معماری اطلاعات موثردارای چنین نموداری است:
زمینه ومحیط اطلاعاتی: شامل شناخت اهداف کاری سازمان همچون اهداف سیاسی، فرهنگی، تکنولوژیکی ومنابعی است که پیش ازتوسعه معماری اطلاعات بایستی مد نظرقرار گیرد. این شناخت ازراههای زیرحاصل می گردد:
- مطالعه مدارک موجود
- گزارش هیات ها ، نمودارهای (چارت ها) سازمانی، وپژوهشهای پیشین
- مذاکرات افراد ذینفع وسیاستگذار
محتوای اطلاعات: موثرترین روش برای شناخت اندازه وکیفیت محتوای اطلاعاتی منابع ، استفاده از "سیاهه مندرجات" است. این سیاهه تمام مندرجات ومحتوای پیشنهادی برای سیستم را مشخص می نماید؛ مانند اینکه مدرک مورد جستجوکجاست، متعلق به چه شخص یا سازمانی است، وروابط میان مندرجات آن چگونه است؟
به علاوه این سیاهه به فرآیند انتقال اطلاعات ومحتوا میان سسیستم های قدیم وجدید یاری می رساند.
نیازهای کاربران: معماری اطلاعات موثربایستی انعکاس دهنده طرزفکرکاربران درمورد زمینه موضوعی مربوطه باشد. تکنیک های جدید جهت جذب مخاطب(کاربر) برای ایجاد معماری اطلاعات بدین صورت است:
1- دسته بندی کارتها: این تکنیک شامل مجموعه ای ازکارت های دسته بندی شده مربوط به کاربران است که هریک با بخشی ازمندرجات یا کارکردهای معماری اطلاعات ارتباط می یابد.
2- ارزیابی رده بندی کارت محور: این بخش درواقع تکنیکی است جهت آزمایش معماری اطلاعات پیش
ازآنکه عملا وارد بحث اجرایی گردد. دراین روش هرسطح از معماری اطلاعات را روی کارت
بزرگی نوشته وسپس مجموعه عملیات مربوط به جستجوی اطلاعات را درمورد هرشخص با استفاده
ازاین معماری طراحی می کنند.
دو رویکرد عمده در تبیین معماری اطلاعات عبارتند از:
1- معماری اطلاعات ازبالا به پایین: دربرگیرنده شناخت گسترده ازاستراتژی های موضوعی ونیازهای کاربران پیش ازتعیین ساختارسطح بالای وب سایت است که نهایتا به تبیین روابط جزئی میان مندرجات می انجامد.
2- معماری اطلاعات ازپایین به بالا: دربرگیرنده شناخت روابط جزئی میان مندرجات،ایجاد وطراحی صفحات نمایش به منظور نشان دادن چگونگی پشتیبانی سیستم از نیازهای خاص کاربران وسپس مورد توجه قراردادن ساختار سطوح بالاتر ، جهت پاسخگویی به این نیازهاست.
مراحل ایجاد معماری اطلاعات موثر:
? شناخت نیازمندی های کاری ومحیطی ومحتوای پیشنهادشده برای سیستم
? هدایت وارسال کارت های دسته بندی شده با نوجه به تعدادکاربران
? ارزیابی خروجی کارت های دسته بندی شده
? توسعه طرح معماری اطلاعات(برای مثال گروه بندی وسلسله مراتبی کردن اطلاعات)
? ارزیابی طرح معماری اطلاعات با استفاده از تکنیک ارزیابی رده بندی کارت محور
باید خاطرنشان ساخت که امروزه کمپانی ها وسازمان های فراوانی به اهمیت معماری اطلاعات پی برده اند و درهمین راستا " معماران اطلاعات" را به استخدام خود درآورده اند. این معماران به گروههای زیر تقسیم میشوند:
1- مدیران وطراحان اینترانت
2- مدیران وطراحان وب سایت
3- طراحان رسانه های تصویری
4- برنامه نویسان
5- کتابداران و اطلاع رسانان
6- محققان فنی
7- سایرافرادی که به نوعی درطراحی سیستم های اطلاعاتی نقش دارند
نتیجه گیری:
ایده اصلی معماری اطلاعات انعکاس دهنده نیازی اساسی جهت اعمال ساختار مدیریتی بهتر درقبال توسعه سیستم هاست. امروزه، با بسط و گسترش هرچه بیشترکانال های ارتباطی میان سیستم ها ازیک سو وافزایش حجم مبادله اطلاعات دراینترانت های همبسته واینترنت، مفهوم معماری اطلاعات بیش از پیش مطرح گردیده است. مطالعات جاری توسط معماران اطلاعات نشان می دهد که برای انطباق یافتن اطلاعات با نیازهای امروزی کاربران سه راه عمده وجود دارد.
نخستین ومهمترین آنها، توجه ویژه به مقوله " اطلاعات" با درنظرگرفتن فناوریها است که دراین رابطه تاکید برکاربرد وارزش محتوای اطلاعات به عنوان عاملی رقابتی مطرح است. تاکید صرف برروی فناوری مانند تهیه کردن غذا به وسیله ابزار ولوازم موجود درآشپزخانه بدون توجه به کیفیت مواد غذایی به کاررفته درآن است. بنابراین، اولویت نخست ما برای انطباق با نیازهای کاربران ، شناخت اصول اطلاعات واندازه و حجم آن است. واژه" اندازه" حکایت ازفاکتورهایی کلیدی دارد که می بایست درمعماری اطلاعات بدان ها توجه نمود. می توان گفت بخشی ازاین فاکتورها با درک اصول راهبردی معماری اطلاعات محقق خواهند شد.
دومین آنها آن است که کاربران ومعماران اطلاعات نیاز به شناخت و درک کاربردهای اطلاعات به منظور سیطره یافتن برآن را دارند. چنین شناختی باید به مراتب عمیق تر از ارائه تعاریف ساده وسطحی درباره اطلاعات باشد. شناخت هرچه بهتر اطلاعات وکاربردهای آن، ما را درکنترل نمودن حجم عظیم داده ها و اطلاعات کمک کرده و شانس کاربررا دردسترسی به اطلاعات مورد نیاز افزایش می دهد.
ونهایتا، سومین مورد استفاده کاربران ومعماران ازشاخص هایی برای اندازه گیری وسنجش ارزش اطلاعات است که بازخورد آنها می تواند درمعماری اطلاعات ، ابزارهای مدیریتی وارتباطات محتوایی اثرگذارباشد.
تکامل معماری اطلاعات مرهون سه دوره مختلف است:
نسل اول معماری ها که دردهه 1980 برای توسعه کاربردهای اطلاعاتی خوداتکا مطرح شد؛
نسل دوم معماری ها که با وام گیری ازاصول اقتصادی وسرمایه گذاری کاربردهای چندگانه ای را برای اطلاعات مطرح ساخت؛
ونسل سوم معماری ها ( نسل جاری) که به جای تاکید برروی فناوری براطلاعات تاکید می کند.
سازمانهای جدید به معماری اطلاعات وفناوریهای پیشرفته به طورتوامان نیاز دارند تا از این رهگذر برتریهای اقتصادی را از طریق ارتباطات وکاربرد اطلاعات – چه ازلحاظ تولیدی وچه ازلحاظ سودآوری- به نفع خود تمام کنند.
فهرست منابع :
1- Barker, Iain. “ What is Information Architecture?”. KM. April 2005.
2- Davis, Gillian. “ Information Architecture and Librarianship”. 2005. Available: http://www.suite101.com/ .
3- Evernden, Roger ; Evernden, Elaine. “ Third Generation Information Architecture”. Communications of the ACM. March 2003. Vol.46. No.3. PP.95-99.
4- Maloney, Krisellen ; Brake, Paul. “ Beyond Information Architecture: A System Integration Approach to Web-site Design”.Information Technology and Libraries. December 2004. PP.145-152.
5- Surla, Stacy Merrill. “ Information Architecture:Inquiry and Application”. Bulletin of the American Society for Information Science and Technology. August/September 2006. PP.5-6.
6- White, Martin. “ Information Architecture”. The Electronic Library. 2004. Vol.22. No.3. PP.218-219.
منطق فازی
ترجمه : نجمه مرشدلو
منطق فازی از تئوری مجموعه اعداد فازی(منطق بی نهایت مقداره-مترجم)مشتق میشود که نسبت به منطق کلاسیک(بولی یا 0و1- مترجم)به اندازه های تقریبی استدلال میکند(مثلا نه دقیقاً درست و نه دقیقاً غلط,نه کاملاً درست و نه کاملاً غلط,نه فقط 0 یا نه فقط 1).این تئوری به آن بعد منطق بی نهایت مقداره می اندیشد که به ارزیابی های خبره دنیای واقعی ,بسیار دقیق و برنامه ریزی شده,برای حل یک مشکل پیچیده دلالت میکند(یعنی برای حل یک مشکل پیچیده از استدلالهای تقریبی دنیای واقعی و استدلالهای تقریبی بشری _اما با تقریبهای بسیار دقیق و تعریف شده_الگو برداری میکند-مترجم).
درجات درستی اغلب با احتمالات اشتباه گرفته میشوند(به این معنا که میزان درستی که ما از یک چیز میپذیریم {مثلاً میگویند علی خوب است و شما نسبت به مفهومی که از خوب بودن برای خود تعریف کرده اید میگویید 0.8 خوب است و دوست شما معتقد است که او 0.3 خوب است!}با احتمال درست بودن چیزی{مثل زمانی که بگویند علی خوب است و چون شما شناخت دقیقی از وی ندارید میگویید احتمالا 0.8 خوب است}متفاوت است.اما مفهوم آن اشتباه شده است در حالت اول با اطمینان میگوییم که علی 0.8 خوب است و دوست شما 0.3 را قبول دارد.میزان خوب بودن برای دو نفر راجع به موضوعی یکسان متفاوت است و بر عکس حالت احتمال برای هر دو این میزان آشکار است-مترجم).اگر چه هر دو از طریق ادراک تشخیص داده میشوند اما عضویت درست بودن در منطق فازی به معنای عضویت در مجموعه ای از اعداد تعریف شده ی گنگ است(میزان درست بودن عضوی از مجموعه ی اعداد حقیقیست که بین 0 و 1 و خود آنها وجود دارد مثلا تعرف میشود که علی اگر به کسی کمک کند 0.5 خوب است!-مترجم) نه احتمال بعضی رویدادها یا شرایط.
با یک مثال متفاوت توضیح میدهیم. به سناریوی زیر دفت کنید:
علی در یک خانه با دو اتاق مجاور زندگی میکند .آشپزخانه و نهار خوری.کل حالتهایی که علی میتواند در خانه باشد دو حالت خواهد بود:یا او در آشپزخانه هست یا در آشپزخانه نیست(و در اتاق نهار خوری است-مترجم).پس درباره حالتی که علی در درگاه (بین آشپزخانه و نهار خوری-مترجم)ایستاده است چه میتوان گفت؟او میتواند در حالتی باشد که بخشی از او در آشپزخانه و بخشی در نهار خوری باشد.تعیین کمیتی که چه بخشی از او در آشپزخانه است به صورت یک عضویت از یک مجموعه فازی بیان میشود .برای مثال با بودن حتی بخشی از او در اتاق نهارخوری ممکن است بگوییم علی 99% در آشپزخانه و 1% در نهار خوری است.
هیچ رویدادی (مثل پرتاب 1 سکه)حضور علی را برای تشریح حالتهای بودن یا نبودن او در آشپزخانه (به شرطی که او در درگاه بایستد)تحلیل نخواهد کرد.مجموعه های فازی بر مبنای مجموعه ای از تعریفات حالتهای ابهام هستند نه حالتهای یک رویداد تصادفی.
منطق فازی برای عضویت مجموعه شامل ارزشهایی میان 0 و 1 و خود آنها,درجات مختلف خاکستری وخود سفید و سیاه و درفرم زبانشناختی مفاهیم غیر صریح مثل "اندکی","کاملاٌ" و "چندان فراوان" میباشد.مخصوصاً که عضویت میتواند شامل بخشی ازمجموعه باشد که به تئوری های مجموعه های فازی و احتمالات مربوط میشود و توسط پروفسور لطفی زاده در سال 1965 از دانشگاه برکلی کالیفرنیا ارائه شد.
منطق فازی در بعضی حوزه ها با وجود پذیرش گسترده و سابقه پیگیری بسیار و کابردهای موفقیت آمیز,جدال برانگیز است.این نظریه برای تایید و دیگر دلایل توسط بعضی مهندسین کنترل و توسط بعضی آمار شناسانی که معتقدند احتمال فقط تعریفات شدیداً وابسته به ریاضیات بسط یافته است,رد شده است.نقدگران همچنین استدلال میکنند که منطق فازی نمیتواند یک مجموعه ی خاص از تئوری مجموعه ها باشد چون تابع عضویت آن در حوزه ی .واژه های قراردادی تعریف میشود.
کاربرد ها
منطق فازی میتواند برای کنترل وسایل خانگی مثل لباسشویی _ اندازه لباسها و میزان مواد شوینده و تعداد دورها را برای آن مشخص میکند_و یخچال و غیره به کار رود. یک کاربرد اساسی آن, این است که میتواند دامنه تغییرات یک متغییر پیوسته را در دامنه های ریزتر تغییرات مشخص کند.بر ای نمونه اندازه گیری دما برای یک ضد قفل ترمزها میتواند چندین تابع عضویت جداگانه ای داشته باشد.که در بازه های درجه حرارات مشخص مورد نیاز برای کنترل مناسب ترمزها , تعریف میشود.نگاشتهای هر تابع برای هر درجه حرارت دامنه ای از 0 تا 1 برای یک مفهوم حقیقی ارزشگذاری میکند(مثل مفهوم حقیقی سرد یا گرم که از چه درجه حرارتی تا چه درجه حرارتی را سرد میگوییم و میزان سردی آن را با عددی بین 0 تا 1 تخصیص میدهیم مثلا از 0 تا 30 درجه را سرد بگوییم و دمای 10 درجه یعنی هوا 33% سرد است-مترجم).این ارزشهای حقیقی سپس میتواند برای تعیین اینکه چطور ترمز باید کنترل شود مورد استفاده قرار گیرد.
در این عکس سرد و گرم و داغ یک مقیاس برای تعیین درجه حرارت هستند.برای تعیین درجه حرارتهای این ارزشهای حقیقی(سرد و گرم و داغ-مترجم)می توان درجه حرارت را با توصیفهایی مثل نسبتا سرد, اندکی گرم,نه خیلی داغ و ... تفسیر کرد.
تصورهای غلط و بحثها
منطق فازی یک منطق غیر صریح و یک روش سازماندهی شده و وابسته به ریاضیات است که مفاهیم ذاتاٌ مبهم را(مثل مفهوم گرمی و سردی و خوبی و بدی و ... _مفاهیمی که ماهیتاٌ مقدار پذیر نیستند_مترجم)بررسی میکند.مفهوم سردی را نمیتوان با یک معادل و اندازه خاص بیان کرد.چون اگرچه درجه حرارت قابل اندازه گیری است و یک کمیت است اما واژه سردی اینگونه نیست.چرا که هر فردی برای سرد بودن عقیده ای خاص دارد و معتقد است که چیزی درN درجه سرد است و در N+1 درجه نیست(برای هر کس این N متفاوت است-مترجم).منطق کلاسیک به علت دو تایی بودن (0و1)نمیتواند به آسانی یک چنین مفهومی را بیان کند.
منطق فازی یک راه جدید بیان احتمالات است.منطق فازی و احتمال به دو نوع متفاوت از ابهام اشاره میکنند.در واقع منطق فازی ابهام حقایق را بررسی میکند در حالی که احتمال شانس یک اتفاق را بررسی میکند_احتمال دقت میکند که نتیجه دقیق باشد_. با این حال این یک نکته بحث برانگیز است.
بارت کاسکو(BART KASKO) احتمال را زیر تئوری از منطق فازی میداند وبه نظر او احتمال فقط یک نوع از ابهام را بررسی میکند.لطفی زاده خالق منطق فازی معتقد است که منطق قازی چیزی متفاوت از احتمال است و جایگزینی برای احتمال نیست.
منطق فازی امروزه برای حل بسیاری از مشکلات پیچیده در زمینه هوش مصنوعی به کار میرود. امکان مقیاس پذیری و پیچیدگی یک سیستم فازی بیشتر به انجام و پیاده سازی آن بستگی دارد تا خود تئوری فازی.
مثالهایی برای موارد استفاده منطق فازی
*زیر سیستمهای اتومبیل و وسایل نقلیه مانند کنترلر ترمز ABS
*دستگاه های تنظیم کننده درجه حرارت
*شرکت نرم افزاری Massive برای فیلم ارباب حلقه ها و ایجاد و نشان دادن لشگریان بزرگ از منطق فازی به شکل تصادفی کمک گرفت که در عین حال حرکات منظم و از پیش تعیین شده داشتند(بیشتر قسمتهای این فیلم اساساَ درون کامپیوتر خلق شدهاند و واقعیت خارجی ندارند.کارگردان فیلم نزد یک متخصص جلوههای ویژه رفت و از او خواست که نرمافزاری بسازد که بتواند 70 هزار سوار کار زرهپوش در حال حرکت را همچنان که به کشتار و خونریزی مشغولند، شبیه سازی کند. در این برنامه متخصصان کامپیوتر و انیمیشن ابتدا موجوداتی را به صورت الگو ایجاد کرده بودند و سپس به کمک منطق فازی مصداقهایی تصادفی از این موجودات خیالی پدیدآورده بودند که حرکات تصادفی - اما از پیش تعریف شدهای - در اعضای بدن خود داشتند.این موجودات در حقیقت دارای نوعی هوش مصنوعی بودند و میتوانستند برای نحوه حرکت دادن اعضای بدن خود تصمیم بگیرند. در عین حال تمام موجوداتی که در یک لشکر به سویی میتاختند یا با دشمنی میجنگیدند، از جهت حرکت یکسانی برخودار بودند و به سوی یک هدف مشخص حمله میکردند. این ساختار کاملاً پیچیده و هوشمند به فیلمسازان اجازه داده بود که این موجودات افسانهای را در دنیای مجازی کامپیوتر به حال خود رها کنند تا به سوی دشمنان حمله کنند و این همه بیتردید بدون بهرهگیری از منطق فازی امکانپذیر نبود.شرکت Massive Software که به دلیل بهکارگیری منطق فازی برای ایجاد هوشمصنوعی در طراحی لشکریان فیلم ارباب حلقهها برنده جایزه اسکار شد، بعداً این تکنیک را در فیلمهای دیگری همچون I.Robot و King Kong نیز بهکار برد-مترجم)
*دوربین های فیلم برداری و عکاسی
*پلوپزها
*ماشینهای ظرفشویی
*آسانسورها
*ماشین لباسشویی و دیگر وسایل خانگی
*هوش مصنوعی بازیهای تصویری
چگونه منطق فازی به کار گرفته میشود
منطق فازی معمولاً از قوانین "اگر,آنگاه"(IF/THEN) استفاده میکند.این قوانین معمولاً به شکل زیر بیان میشوند:
اگر (متغییر) (حالت) است,آنگاه (عملکرد).برای مثال یک دستگاه تنظیم کننده درجه حرارت را در نظر بگیرید که این قانون را میتوان اینگونه برایش تعریف کرد:
اگر (درجه حرارت) (بسیار سرد) است,آنگاه (فن را متوقف کن)
اگر درجه حرارت سرد است, آنگاه سرعت فن را کم کن.
اگر درجه حرارت متعادل است, آنگاه همین سرعت فن را حفظ کن.
اگر درجه حرارت داغ است, انگاه سرعت فن را زیاد کن.
دقت شود که دیگر اینجا "ورگرنه" وجود ندارد.
عملگرهای "و","یا" و "نه" (and,or,not) از منطق بولی(کلاسیک) که در منطث قازی وجود دارند معمولاً با عنوانهای کوچکترین مقدار(min),بزرگترین مقدار(max) و متمم تعریف میشوند.هنگامی که اینگونه تعرف میشوند آنها را "عملگرهای زاده" مینامیم.چرا که آنها را با همین عنوان در نوشته های اصلی زاده بوده اند.بنابر این برای متغییرهای فازی x و y داریم:
Not X= (1-مقدار حقیقیx)
X and Y= minimum (مقدار حقیقی x, مقدار حقیقیy)
X or Y= maximum (مقدار حقیقی x, مقدار حقیقیy)
به علاوه عملگرهای دیگری هم در طبیعت به زبان شناختی وابسته هستند ,وجود دارند که "ناسازگارها" نامیده میشوند.قیدهای کلی زیادی مانند بسیار,قدری و... وجود دارند که برای هر چیز در مجموعه ای از فرمولهای ریاضی تعریف میشوند.در عمل زبان برنامه نویسی Prolog(زبان برنامه نویسی سطخ بالایی که از عملیات منطقی برای هوش مصنوعی و برنامه های بازیابی داده ها استفاده میشود) به خوبی اجرای منطق فازی را با امکاناتش برای ایجاد یک پایگاه اطلاعاتی از قوانین ,پوشش میدهد .
Bibliography
Constantin von Altrock, Fuzzy Logic and NeuroFuzzy Applications Explained (2002),
Earl Cox, The Fuzzy Systems Handbook (1994),
Charles Elkan. The Paradoxical Success of Fuzzy Logic, (1993)
Petr Hájek, Metamathematics of fuzzy logic (1998),
Frank Höppner, Frank Klawonn, Rudolf Kruse and Thomas Runkler, Fuzzy Cluster Analysis (1999),
George Klir and Tina Folger, Fuzzy Sets, Uncertainty, and Information (1988),
George Klir, UTE H. St.Clair and Bo Yuan Fuzzy Set Theory Foundations and Applications (1997),
George Klir and Bo Yuan, Fuzzy Sets and Fuzzy Logic (1995)
Bart Kosko, Fuzzy Thinking: The New Science of Fuzzy Logic (1993),
Ronald Yager and Dimitar Filev, Essentials of Fuzzy Modeling and Control (1994),
Hans-Jürgen Zimmermann, Fuzzy Set Theory and its Applications (2001),
Kevin M. Passino and Stephen Yurkovich, Fuzzy Control (1998).
تئوری آشفتگی
چکیده
نظریه آشوب زاییده تغییرات ایجاد شده در دانش بشر و تغییر ماهیت محیط کار است.در شرایط در حال تغییر امروز، سیستم های بی نظم در ارتباط با محیط خود همچون موجود ات زنده عمل می کنند و برای رسیدن به موفقیت همواره باید خلاق و نوآور باشند.مدیران باید با نگرش نو، مدل های ذهنی خود را متناسب با ویژگیهای سیستم های آشوب گونه تغییر دهند که در آن صورت خواهند توانست دنیای فراروی سازمانها را با گذشته آن متفاوت سازند.سازمانهایی که تمایل دارند به سازمانهای آشوب گونه تبدیل شوند باید به هوشمندی جمعی کارکنانشان تکیه کنند.تغییر فراگیر و پویا به موازات رشد دانش و اطلاعات در سازمان نیازمند خلاقیت و نوآوری مستمر است.
در شرایط ناپایداری و نظامهای آشوب گونه باید فرآیند محوری را در سازمانها مورد توجه قرار داد.مهمترین نقش مدیران در سازمانهای آشـوب گونه بسترسازی و ایجاد زمینه های عملی یادگیری مستمر سازمانی است.
ادامه مطلب
http://m0jgan.persiangig.com/chaos.pdf